ترنج مشتق دوم من بود از کار های نامجو پسرک مشهدی لاغر و دماغ دراز(به تعبیر خودنامجو) جایی که تابع  تغییر جهت تقعر داد و صعودی اش نزولی شد، حتی "میدان انقلاب باش" هم نتوانست  تقعرش را برایم عوض کن و این تابع  برایمان اکیدا نزولی ماند.ترنج اما در تمام این مدت ماکزیمم مطلق بود و ماند. بین همه آهنگ هایش  آنهایی که  با سه تار و  بغض  ، به شکل اجرا زنده ازش شنیده بودم  تا "دهه شصت" و "عقاید نوکانتی" و  "دماوند " این ترنج بهترین برایم بود. شاید هم چون  توی مسیر دنشگاه شهرستان گوش میدادم. توی غربت ترمینال های کم اتوبوس و پر مسافر. توی خشکی هوای جاده های کمربندی و آن لحنش که با  فریاد و اعتراض آغاز میشد همه و همه برایم  یاد آور خاطره روزهای سرد و پر خاطره است. هر چه که بود امروز صبح که توی خلوتی اتوبان بعد زلزله میراندم هوای ترنج باز به سرم زد . شاید تنها هدیه که توانستم توی این حال هوا و ورزهای سرد و پرخاطره و  آلوده به خودم تقدیم کنم  همین بود. ..ترنج را گوش کنید. یلدا را مبارک بدارید.