اوایل ازش خوشم نمی آمد. چشمانی هیز داشت . رنگی و هیز. با کله ی که مثل خودم در دو نما از سه نما مو دار می نمود اما از top view خالی بنظر میرسید. اخبار و روزنامه ها پر بود از صحبت هایش،مبلغ حقوق و دستمزدش. کج خلقی هایش . از بازیکنان مستعفی تیم ملی تا رئیس فدارسیون و وزیر ورزش هیچکس در امان نبود همه راجعش حرف میزدند و او یک تنه جواب همه شان را میداد. به تندی و  بدون تعلل حرف میزد. مهدی رحمتی و هادی عقیلی ستاره های دروازه بانی و خط دفاع تیم ملی را به خاطر یک اشتباه یا عملی که آن را غیر حرفه ای میدانست خط زد. هزینه سنگینی هم برای تصمیمش پرداخت اما هیچگاه اظهار پشیمانی نکرد و همواره از تصمیمش دفاع کرد. بازیکنان دو تابعیتی ایرانی- اروپایی  و حتی ایرانی - آمریکایی را  به تیم ملی دعوت کرد. بازیکنان شاغل لیگ شکایت کردندمدعی شدند کی روش لیگ ایران را خار و خفیف شمرده است. کیروش انکار نکرد و  از بازیکنان ایرانی خواست خودشان را  به تیم های اروپایی برسانند تا بتوانند در تیم ملی بازی کنند. تعداد لژیونر ها که بعداز نسل اول لژیونر ها کم و  انگشت شمار بودند. چند برابر شد. جام ملتهای اسیا 2015 را با یک باخت دراماتیک برابر عراق تمام شد. جام جهانی هرچند خوب بودیم اما بی نظم بازی کردیم و  بایک مساوی برابر نیجریه  برگشتیم. هرچند تعداد معدودی در پنج لیگ معتبر اروپایی بودند. چهار سال بعد اون اتفاق چند بازیکن معدود در لیگ های معتبر بودند و تعدادی زیادی در لیگ های پایین تر و  کشورهای عربی.
ایران بازی های مقدماتی جام جهانی را  تا بازی آخر بدون گل خورده ادامه داد. بازی آخر را با سوریه که در اوج جنگ و  غارت مینمود به نتیجه 2-2 رضایت داد. جام جهانی 2018 بهتر و منظم تر بودیم. از سخت ترین گروه مرحله مقدماتی با چهار امتیاز کنار رفتیم و  صعودمان  یک بغل پای با دقت  کم داشت.


حالا در جام آسیا 2019 بدون گل خورده و دوازده گل زده تا نیمه نهایی آمده ایم. حسرت پنجاه ساله که در جمهوری اسلامی تا به حال حاصل نشده است. اما آقای سر مربی هرچقدر خوب بازی میکند بد صحبت میکند. گزنده و  تیز. حرفهایش بو دار است عقبه ای دارد که نمیدانم چیست ولی هرچه هست  آزارش داده است. گویا متوجه مافیایی شده است که نمیتواند دست از سرش بردارد. دشمن شماره یک اش  برانکو است. مربی اسبق تیم ملی که به مقامی بهتر از سومی در آسیا و نایب قهرمانی باشگاه های آسیا با پرسپولیس نرسید. بنظر میرسد مافیا باز هم میخواهد برانکو را مربی اعلام کند و کیروش از این  سو گیری به شدت  دلخور است. بدی قصه این است که  پرسپولیسی ها به شکل طرف برانکو را میگیرند چون سرمربی محبوبشان هست. چون با اون به یکی از بزرگترین دست آوردهایشان رسیده اند. و میدانند در صورت مربی گری اش در ترکیب تیم ملی جای دارند. پس از تلاش مضایقه نمیکنند. تلاشی که دو قطبی بین ملیت و قومیت پرسپولیسی ها  را ایجاد کرده است. این روزها خیلی از پرسپولیسی ها علاقه دارند تیم ملی در آسیا نتیجه نگیرد چون اگر کیروش قهرمان شود امکان ماندش زیاد است و آنوقت نه تنها  برانکو سرمربی تیم ملی نمیشود ،بلکه جنگ با قدرت بیشتری ادامه خواهد داشت و بازیکنان پرسپولیس بیشتر باید در پشت خط بازیکنان شاغل در لیگ خارجی بمانند.


نتیجه این اتفاق هرچه که باشد و تصمیم کیروش و برانکو به ماندن یا رفتن یک پیام از این  دو قطبی به شکل مصدر بی واسطه خودنمایی میکند.  عدم کفایت فدارسیون
فدراسیون و دستگاه ورزش در ایران .
فدراسیون با سرعتی که مردم و فوتبال رشد داشته اند رشد نکرده . قدش هنوز کوتاه است. در بخش عمرانی نسبت به  رشد جهانی سخت افزاری در فوتبال کاملا عقب مانده و مجبور است انتقاد هایی و  ملامت هایی بابت  این  اتفاق تحمل کند. از طرفی غالب جامعه مدیران در ایران  مدیران انتقاد ناپذیرند ، آنها به جای رشد خود در تمامی ابعاد سعی در کوچک نگه داشتن  و عدم رشد حوزه مدیریت خود میبینند. مخالفان را منزوی و  خارج میکنند و بیشتر از هرچیزی علاقمند اند تصویر خود را خوب جلوه دهند. لذا  از معاونت های خود برای اینکار استفاده میکنند.



آنچه که خود به ان معتقدم این است که اگرچه فدارسیون موفق نبوده و  برانکو  رانت ایجاد کرده و کیروش تند و تیز و گستاخانه صحبت کرده اما تیم ملی دو بازی تا قهرمانی جام فاصله دارد. دو بازی که با نمایش این تیم ملی قهرمانی اش هیچ بعید و دور از دسترس نیست. حسرتی که پنجاه ساله است. پس اگر فدارسیون کمی باهوش باشد. برانکو کمی با سیاست و  کیروش کمی معقول تر  همه میدانند منفعت شان در قهرمانی است.  قهرمانی از نظر مالی و بقای پرسنل به  فدارسیون کمک میکند. رزومه کیروش را به عنوان مربی 8 ساله و دارای عنوان قهرمانی اسیا ماندگار میکند و برانکو را بعنوان مربی تیمی که  بدون هیچ بازیکن سطح بالایی تیمش را تا فینال جام باشگاه ها ستایش میکند.
این یک معامله چند سر برد است .