یک مصاحبه ای از فیدل کاسترو  رهبر شهیر انقلاب کوبا موجود است که در آن خبرنگاری از کاسترو میپرسد حالا که انقلاب و تلاش های شما به ثمر رسیده  نمیخواهید ریش های خود را بتراشید. شما در حال حاضر رهبر یک کشور هستید؟ کاسترو بعد از کمی مکث و اطاعه کلام میگوید:" در حقیقت هر وقت کشور تیغ  تولید کرد من ریش هایم را میزنم".

این یک جمله ماند تا 25 نوامبر 2015 که جسد فیدل کاسترو رهبر کوبا با تپه ی ریش سفید در تابوت خوابانده شد و در تشریفات ویژه ای به  خاک سپرده شد.

بله کوبا نتواسنت  تیغ ریش تراش تولید کند. تولید خودرو  و کامپیوتر و  مابقی ابزار های  دنیای مدرن بماند پیشکش.

حالا  نسلی در کوبا  متولد شده و زندگی میکنند که فیدل را نه تنها قهرمان ملی نمیدانند بلکه  به اون به خاطر این  عقب گرد تاریخی و  انجماد در زمان  فحش و بد بیراه هم میگویند. اما مجبورند فحش هایشان را  در خلوت و  در دلشان بدهند و هر روزدر مراسم صبحگاه دانشگاه یا  مدرسه شان برای استقلال و  آزادی کشورشان  سرود بخوانند.

مثال کوبا برای هر کشوری که با  دنیا  قطع ارتباط کرد یا دستکم  روابط آزاد تجاری را  قطع کرد پیش می آید. با توجه به اینکه این  فرونشست  یک سیر تاریخی است . بازگشت از آن هم به این سادگی نیست. یعنی اینطور نیست که  رائو (برادر فیدل) امروز بگوید خب جناب آمریکا  ما غلط کردیم  و از فردایش کوبا  به کشوری توسعه یافته تبدیل شود. طبیعی است در چنین شرایطی که آمریکا و  فرانسه و آلمان هم احساس خطر کردند و در ریخت و پاش هایشان تجدید نظر کرده اند طبیعی است  تا شیر مانده کوبا دوشیده نشود خبری از هیچ امتیازی هم نیست. و طبیعی است بهای این تغییر زیر بلیت  بودن مادام العمر کوبا خواهد بود.

حالا بیایید این مطلب را برای حاکمیتی که رویای ساخت هواپیما در سر داشت و  درش را رو به دنیا بست  تعبیر کنید.



* عنوان پست اسمی ترکی است  به معنای " کولی"یا "خانه به دوش" استفاده میشود.