ازم خواستند درست کنم. بی آنکه خودشان بدانند چه میخواهند، بدانند دنبال چه هستند. یا دست کم عایدی کار من برای خودشان را بسنجند.

ازم خواستند کاری کنم که خودشان بهش اعتقادی نداشتند. یعنی  داشتند اما گهگاهی که  احساس خطر میکردند بهش اعتقاد داشتند در باقی موارد من  کنیزک ملا باقری می نمودم که غر میزند،پرتوقع است و اگرچه گاهی  pvta حق است اما  حوصله ام را نداشتند.

ازم خواستند توی دل این آن بروم و توی دل آن و این  یکی نروم. ازم خواستند گم باشم و پیدا  ، کور باشم و بینا  ،کر باشم و شنوا هر وقت  به تفعشان بود.

نمیخواهم ادامه دهم بازی کثیف است . وارد آلودگی اش شوی خودت رکورد خود را دائما جابجا میکنی. خودت همرنگ میشوی. خودت در دریایی پر طمراقشان گم میشوی.

نخواستم و نمیخواهم ادامه دهم. از خدا مدد میخواهم و از خودم تلاش. میخواهم که نگذارد درگیر مکر و نیرنگشان شوم میخواهم کمک کند خیر باشد تصمیمش برایم حیله و نیرنکشان به خودشان برگردد .و مکرو و مکر الله واله خیر الماکرین. مصداق این روزهایم مصداق آیه 8 سوره نحل نشده است.


*سوره نحل آیه 8 : " چیزی را خلق کرد که هنوز نمیدانیدچیست"