تا روشنایی بنویس.

دلداری

-به خانواده قربانیان سانحه های هوایی  قزوین و مشهد آن که ورزشکار بود یا آهنگ ساز یا دوستی که برای تعطیلات می رفت یا آنکه امروز به قصد زیارت راهی شده بود.گلی بود که از میان ما رفت. حالا گلدسته هایی مانده اند و گل های پژمرده شان.  ما را هم در غم از دست دادن عزیزانتان شریک بدانید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo

من به خدا ایمان دارم.یقینا

یه بار قبل تر ها به ا ین فکر کردم دارم چیکار میکنم.چقدر باید صبر کرد.درسم را می خوانم کم کم پیر می شوم بعد سربازی در ژیش است هر جوری حساب می کنم نه بابام ۶۰سالش تمام است نه من می توان با وجود برادرانم کفیل خانواده شوم نه کف ژاان صافه نه کف دستم عرق میکنه نه شماره چشم هام آنقدرها بالاست و نه.......۲۵ سال تمام می شود تا از گیر و بندش بیرون بیایم.بعدش چی؟خوب بعدش همین مثل قصه های انکتود است من نمی توانم هیچ تصوری از ده سال یا بیست سال دیگر داشته باشم.فقط زل می زنم به آیینه دارم پیرتر می شوم.بدون اینکه آنچه دلم می خواسته انجام دهم.بدون اینکه.... دل بستگی به خیلی چیزها دارم اما جسارتش را ندارم.جسارت دل کندن از بقیه چیز ها برای پیوستن به یکی فقط یکی شان را ندارم.اما این را می دانم که تصمیم گیری هایم منطقی تر شده.بهتر فکر میکنم و مهم از همه توکلم زیاد شده.اگر بگویم قبلا جهود بودم قبول میکنی؟روزه میگرفتم اما همین جوری،عشقی میگرفتم که استقامتم بالا بره.نماز می خواندم دکوری دولا راست میشدم.اما حالا خصوصا توی همین چند ماه از سال جدید دیوانه وار معتقد شدم.راستش اگر بخواهی از این طرف نگاه کنی من با وجود اینکه معتقدم اما به قیامت هنوز به شکل یک سراب نگاه میکنم.مگر نه این است که سراب تصویر آسمان است روی زمین در اثر شکست نور.به نظر من هم قیامت تصویری است از همین دنیا برای تلنگر به خودم.حالا میل خودت انتخاب با خودت تو می دانی دانا همه چیز که گذشت دروغ نبود و بود.این حرف آخر م است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo

xbox

به دلیل آنچه حقوق خودم و دیگر شهروند ایرانی می دانم توی پست هایی به صورت دوره ای  و مرتب پراکسی و لینک دانلود نرم افزار های فیلتر شکن قرار می دهم.چرا که فکر میکنم در این جنگ نابرابر تنها رسانه ما همین اینترنت دست و پا شکسته ایران است.بنابراین تمام پست هایی که با عنوان xbox در بلاگ قرار می دهم قابل استفده برای شماست. شریاط استفاده برمبنای اعتماد و اهمیت به بحث اطلاع رسانی این لینک ها را قرار می دهم بنابراین خواهشمندم:  ۱-برای سایت های غیر اخلاقی استفاده نکنید. ۲-در صورت کار نکردن پراکسی برای سایت مورد نظر لینک راکسی و عنوان سایت مورد نظرتان را در قسمت نظرات برای ما بنویسید تا پراکسی مناسبی برایش پیدا کنیم. https://3309795673.comhttp://WAYBEST.INFOhttp://OPENENTRY.INFOhttp://www.sporktastic.infohttp://NiceSchool.infohttp://clearload.comhttp://proxify.lahttp://neatfill.comhttp://OPENMORE.INFOhttp://DONEMANY.INFOhttp://proxycommander.comاما گاها به استفاده مشکل و زمان بر پراکسی ها ما را مجبور به دانلود و استفاده از نرم افزار های فیلتر شکن میکند.معروف ترین و پرکاربرد ترین فیلترشکن های رایج در ایران freegate و ultrasurf هستنند.در حال حاضر freegate به شدت با محدودیت های  مالی روبرست .اما نسخه ۶.۸ این نرم افزار توانایی زیادی برای باز کردن سایت ها ی مختلف از جمله فیس بوک را دارا می باشد.اما ultrasurf هم با توجه به حجم بسیار کم و سرعت اجرای بالا جایگاه خوبی برای خود باز کرده.این نرم افزار را می توانید از سایت ultrarich.comدانلود کنید در صورت فیلتر بودن سایت م یتوانید عنوان "ultrasurf"را در گوگل به فارسی یا انگلیسی سرچ کنید و از لینکهای مختلف استفاده کنید. ادامه مطالب در مورد مبارزه ب فیلترینگ را در صفحه زیر پیگیری کنید.  http://cafeketab.blogfa.com/page/takmezrab.aspx
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo

[عنوان ندارد]

به شکل غریبی دارم پیچ وتاب می خورم به شکل غریبی هیکل لاغر و کمانی شکلم داره به هم گره می خوره.حس عجیبی دارم مثل دویدن یه گلوله سربی توی گلو یا خزیدن یه نطقه لزج توی رحم (این یکی را بلف زدم تا به حال امتحان نکردم )عحیب دارم عوض می شم قبلا قدرت پایداریم روی یه چیزی حداقل به یک سال می رسید اما الان بعض وقتها توی یک هفته نظرم کلا راجع یک چیز عوض میشه.هیچوقت دوست نداشتم بابت چیزی کسی را مقصر بدانم .این دفعه هم فکر می کنم همه چیز ازخودم آغاز شد از روزی که خواستم آن کار را نکنم و این یکی را برگزینم یا از وقتی که کلا بابت پیش فرض های ذهنیم اصلاحاتی چیدم .از روزی که خواستم در مورد آدمها تا وقتی خودم چیزی ازشان ندیدم قضاوت نکنم.حالاتوی ۲۱سالگیم.فکر می کنم.به طور نسبی موفق بودم.یعنی با اینکه بهای کمی پرداخت نکردم اما به نتایجی نرسیدم.امروز ساعت ۳بعد از ظهر وارد ۲۲سالگی می شوم.کمتر از دوساعت دیگر یک سال دیگر پیرتر می شوم.این گذشت و تدریج چه بلایی به سرمان آورده.هرچی کی گذرد اتفاق ها را راحت تر قبول می کنیم.۲هفته پیش به هیچ چیز جز ابطال انتخابات راضی نبودیم و حالا...سه سال پیش دندان پرنکرده نداشتیم و حالا..........دارم ۵سال پیش حرف از ریزش مو بود پوزخند می زدیم و رد می شدیم.اما حالا... ن فکر می کنم که نسخه آخر اینه که فقط همین جا باشیم .درست همین جا توی همین لحضه در همین آن.پس من الان هنوز بیست سال و۳۶۵ روز و ۲۲ ساعت ام است و تا ۲۱سالگی دو قدم مانده.پس دو ساعت دیگه تولدم مبارک.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo

واست پیتزا سوسمار باید سرو بشه

از شاهین نجفی دو سه تا کار پراکنده گوش داده بودم اما هیچوقت اسمش را نمی دانستم نمی دانم مشکل زیر زمینی خواندن بود یا کم توجهی من.شاید هم چون که کلا به این نوع موسیقی آنقدر ها علاقه ندارم. آن چند تا هم که گوش دادم اتفاقی بوده.اما این بار قضیه فرق می کرد.شاهین نجفی یک کار برای ندا آق سلطان ( که در درگیری های بعد انتخابات به شکل بی رحمانه ای کشته شد.) خوانده است. تو این مجموعه چند تا کار هست که مولفه اول همشون کلام و لغات منتقد ، تند و بی پرده است.با اینکه شاید به همه این موارد اعتقاد نداشته باشم.چون توی شرایط فعلی به هیچ چیزی نمیشه اعتماد کرد.تنها پیشنهادم اینکه بد نیست یک بار کارهاشو گوش کنید.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Hamidoo

[عنوان ندارد]

برای آگاهی از کشتار روزهای اخیر در تهران و سایر مقاومت های جانانه مردم می توانید عکسهای مورد نیاز خود را از طریق وب سایت های زیر منتشر یا اخذ کنید. www.flicker.com http://img.piqlet.com www.mypics.com www.pictiger.com www.magmypic.com
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo

لا و لا

که گریه موسیقی تدفین است آه ،باز هم کلید سل چنگی از این فا چنگی از ناخن بر صورت مادران  آه که بار دیگر لا،این فا این پنج خط ... این موسیقی... لا اله الا الله (بخشی از شعری به همین نام از زنده یاد بیژن نجدی)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo

هر دم از این باغ .... یا به قول پیمان بذار ما کار خودمونو بکنیم.

همه چیز درست مثل یک خواب بود.با این تفاوت که هرچه بالا و پایین و چپ و راستش می کردم گندش در نمی آمد.همه چیز درست درست بود.از بلوار هالیوود تا خود کوچه پس کوچه های وست وود هیل پر بود از پارچه های رنگارنگ.وسط نخل های توی بلوار روی تیرهای برق و... روی یک پارچه 4 و5 متری خیلی خوش خط  نوشته شده بود.حاج برد آقای پیت و حاجیه خانم جولی. قدوم مبارک شما را که متبرک است به خاک بقیع و حرم رسول را ارج نهاده و قبولی طاعات و عبادات شما را از درگاه صاحب خانه اش مسالت می طلبیم.و بعد با خطی ریز تر گوشه ی سمت چپ نوشته شده بود از طرف تیم برتون.تارانتینو . استیون اسپیربگ دیود فینچر یوگی و دوستان.آن طرف تر پارچه ای شابلون کاری شده با عکس کلوز آپ برد پیت و آنجلینا جولی با لباس احرام گرفته شده بود.که بنا به پاره ای از مسائل که اینجا آزادی بیان .مطبوعات و شاید یک چیزی تو همین مایه ها گفته می شود.عکس آنجلینا و آن قسمت از بدن برد پیت که پوشیده نبود سانسور نشده بود.تقریبا وسط راه  ایستاده ام و فقط فقط  نگاه می کنم.توی کوچه ی منتهی به خانه ی پیت ها تا چشم کار می کرد.قصاب هایی بودند که گوسفند گاو یا در جاهای مهم تر مثل سر بلوار شتر را آماده قربانی می کردند.تا جلوی برد پیت و آنجلینا جولی یا بهتر است بگوییم حاج آقا و حاج خانم قربانی کنند.محو تماشای ریسه کشی ها و پارچه های تزیینی شده ام.  همه چیز برایم توی تمام سال هایی که اینجایم کاملا تازگی دارد.دود اسفند نمی گذارد چشم چشم را ببیند.ماشین را گوشه ا ی پارک میکنم و پیاده سمت ابتدای بلوار می روم تا همه چیز را بهتر ببینم.قصاب های اول بلوار دست به کار شدند و گوساله ای را که به چهار میخ کشیده بودند.خلاصش می کنند.و خون فواره میزند.تمامی عکاسان و خبرگزاری ها دوربینشان را از روی صحته کنار می کشند و به دلیل خشن بودن و +18 سال بودن صحنه صحنه هایی از ستاره هایی مثل پنه لوپه کروز.نیکول کیدمن.آدریان برودی که در جمعیت همراه کننده بودند زوم می کنند.به جز یک خبرگزاری که یک کشور در حال توسعه که ککش هم نمی گزید.کلا این خبرگزاری از بدو حضورش با پخش صحنه هایی از کشتار های مردم عراق و فلسطین.دستگیری اراذل و اوباش به دست خدمه جان بر کف نیروی انتظامی اعدام زنده و مستقیم صدام حسین  به همراه گزارش و..... اعلام کرده بودکه ببیندگان ما بچه سوسول و مزلف نیستند .اصلا با این صحنه ها هم ذات پنداری شدیدی در حد تیم ملی انجام می دهند.و در حاشیه گفته بود که توی گوشی آنچنانی هر کدام از  بینندگان ما یک دنیا کلیپ کالبد شکافی است. توی پیاده رو جمعیت مشتاق همه گی از آنجا که بیش از حد با آداب همراهی حاجی آشنایی داشتند.کف و سوت میزدند . عده ای هم به شیوه مرسوم در ورزشگاه های فوتبال دست می زدند.نیروهای ضد شورش و ضد عملیات تروریستی ضد تجمعات خیابانی و ضد آسیب های سخت افزاری و نرم افزاری و چند تا دیگر به شدت نظم مراسم را کنترل می کردند.آنقدر همه چیز تازگی دارد که اصلا قیافه برد پیت و آنجلینا هم یادم رفته بود.پیت کلاه سفیدی را به شیوه ای  ناخداهی لنج های سواحل دریای عمان سرش کرده بود و حاج خانم هم سرتا پا سپید پوشیده بودبا چار قدی که شبیه چارقد مجری های زن  همان شیکه خبری فوق الذکر بود .توی شلوغی مراسم یک لحظه مادر آنجلینا صمیمیت بیشتری از دست دادن های رسمی انجام دهد هر دو را بغل می زندو ماچ عظیمی از پیشانی هردو بر می دارد.ایندفعه تمامی گزارشگران و دوربین های تلویزیونی روی صحنه زوم 8000x  می کنند.خبرگزاری فوق الذکر که کارگردان تلویزیونی اش ترجیح می دهد.صحنه هایی از گل های لاله عباسی و گنجشک های با صفای بلوار شکار کند.هنوز هم نمی توانم همه چیز را قبول کنم اصلا باورم نمی شود.هنوز فکر می کنم که خوابم و اینجا امریکا نیست.مراسم همراهی تمام می شودو جمعیت برای ولیمه حاجی به بزرگ ترین و مجهز ترین رستورا ن هالیوود دعوت می شوند.همه ی جماعت حاضر اعم از پیت آبادی ها ی مقیم مر کز.جولیستانی های حوزه مرکز.برو بچه های بلوار و وست وود هیل خبر نگاران رسانها ی جمعی  از بازیگران و کارگردان های سرشاس هالیوود به سمت رستوران حرکت می کنند. تا به گور کبابهای که بنا به تحزیم های مختلف کشور سازنده  از طریق واسطه و به قیمتی چندبربار قیمت اصلی خریداری شده بیزند.و نوشیدنی های پپسی خنک را می نوشند وتا پاسی از شب به سلامتی حاج آقا و حاج خانم آروغ می بنند..فردای آن روز اول وقت از توی اینترنت روزنامه های کشورهای مسلمان را دنبال می کنم توی اکثرشان تیتری بزرگ با این مضمون نوشته شده بود.برد پیت و آنجلینا جولی  به آغوش باز اسلام گرودیدندو از هر آنچه  شرک است و غیر اوست روی برگردانند. 87.2.14 -تهران
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo

بار دیگر ایران این کشوری که نمی دانم به آن چه کنم؟

از ایران و مردمانش می ترسم آره واقعیت این است.از اینجا می ترسم چون منطقش بر بی منطقی استوار است.اینجا یک عده هدفمند هستند.که می دوند و بقیه فقط به صرف اینک پشت سرکدام یکی شلوغ تر است شروع به دویدن می کنند.این دوندگان مسامحه کار و عوام فریب مثل سیلی کسی را هم که سیگاری یا ش است را به زود حرکت می دهند و به دویدن ترغیب می کنند. با خودم فکر کردم * خیلی بیشتر از خیلی با خودم فکر کردم.گفتم نمی خواهم اشتباه کنم.یا به قول امام صادق از یک سوراخ دوبار نیش نمیخورم توی این چندهفته که حجاب ها ی برزنتی کمی جابجا شده سر و گوشی بجنبانم و یک کم بیشتراز حال و اوضاع سیاسی با خبر شوم.ستاد ها را ایمن ترین جا برای اینکار دانستم. آنچه درژپی میآید ماقوع پیادهروی های اسب مآبانه من بود برای کشف حقیقت و در ژی ستاد های انتخاباتی هر ۴ کاندید: ۱.سلانه سلانه راه افتاده سمت ستاد موسوی .دلیل اینکه با موسوی شروع کردم چون که نزذیک ترین به خانه ام بودم و من هم که ماشین نداشتم و اسب هم که یک کم شعور دارد اول از همان نزدیک ترین شروع میکند. چند تا بچه مدرسه ای یه اسژری دست گرفته بودند و رو در و دیوار شعار می نوشتن.که مثلا موسوی عاشقتم......چشات منو کشته و از این دست (عکس های مستند این نوشته ها موجود است متن نوشته ها هم روی ژیکره ژل هوایی نگون بخت اتوبان باقری تقاطغ ۴۶ متری رسالت هموز پابر جاست)   ۲.جلو در ستاد موسوی یک عالم جوون ول و بیکار سیگار دود می کردن سرود یار دبستانی  پخش می شد.همشون دوسه متری پارچه سبز به سر و کله اشون پیچیده بودن.با نامیدی تمام رفاتم داخل.کاملا جا خوردم ۱۴ نفر بله دقیقا ۱۴ نفر اعم از زن و مرد(خواستم بگویم دختر و پسر دیدم بهتر زن و مرد است) دارند در مورد اصلاح طلبی و اصول گرایی و ارمان خواهی (له طی نیم ساعتی که انجا بودم بحث همین بود.) صحبت می کنند. ۳.رفتم ستاد احمدی نژاد به معنای واقعی سگ پر نمی زد.زنگ زدم یکی اومد بهم گفت بچه برو رد کارت ۴.سوار مترو شدم یه ستاد از کروبی سراغ داشتم رفتم.پسری که به سوال هایم جواب ی داد تقریبا همسن خودم بود.تاکید داشت که دانشجوست(نمی دانم چرا اینکار را می کرد)و بیشتر تاکید داشت که من هیچ پولی نمی گیرم ها(این یکی را می دانم چرا تاکید داشت) ۵.محسن رضایی هم تخمشو ملخ خورده.یه ستاد هم تا شعاع ۵ کیلو متری اینجا از این بشر نیست. ۶.داشتم برمی گشتم دو نفر (واقعا جوان برازنده) ازم درخواست پول کردن.سعی کردم بهشان بفهمانم اگر پول داشتم طریقت احشام را پیش نمی گرفتم.مثل آدمهای متجدد سوار ماشین می شدم. بر گشتم خانه .فکر کردم چیکار کنم.رای ندهم.بجث آرای خاموش.فکر همان گداهای خوش تیپ.نمیدانم؟فردا روز دیگری است شاید نظرم عوض شد.   بر گشتم خانه.به این فکر کردم به کی رای بدهم.من به دنبال کاندیده های اصلح بودم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo

او که دوباره آمد و به دل ما نشست

میرحسین موسوی متولد خامنه سال ۱۳۲۰ است. کاسب زاده آذری سالهای پرافتخاری را پیش و پس از انقلاب در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است. سالهایی که از عالم هنر به سیاست آمد و از سیاست به هنر بازگشت.و اینک بار دیگر به عالم سیاست باز گشته است. میرحسین موسوی، اگر چه فوق لیسانس معماری دارد اما بیش از انکه در عرصه معماری شناخته شده باشد، چهره ای سیاسی است. هرچند او به عنوان آخرین نخست وزیر نظام جمهوری اسلامی ایران (پس از مهدی بازرگان، محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی) پس از اتمام دوره خدمتش در این منصب، عطای سیاست را به لقایش بخشید و به عالم هنر بازگشت. او که مدرکش را در بهار سال ۴۸ از دانشگاه ملی (شهید بهشتی) در رشته معماری و شهرسازی اخذ کرد، طرح اداره مرکزی آب و فاضلاب اصفهان را در سال ۱۳۴۸ نوشت و تا سال ۵۰ آن را اجرا کرد. سپس طرح مجموعه کانون توحید را در سال ۱۳۵۰ اجرایی کرد تا آثاری ماندگار در معماری سیاسی ایران برجای گذارد. چرا که کانون توحید چه پیش از انقلاب و چه پس از ان مرکز تجمع سیاسیون منتقد بوده و هست. چه ان زمان که مطهری در آنجا سخنرانی می کرد و چه در سالهای اخیر. از آثار معماری مهندس معمار در سالهای پس از انقلاب نیز می توان به طراحی ساختمان مزار شهدای هفت تیر، طرح مرکز مطالعات، طرح دانشگاه شاهد، طرح تکیه شهدای اصفهان، طرح بنای یادبود شهید خرازی، طرح مجموعه فرهنگی تجاری بین‌الحرمین شیراز و طراحی سایت دانشگاه علامه طباطبایی در سالهای دهه دوم انقلاب اشاره کرد. موسوی در دهه های بعد از فعالیت خود کاست تا جایی که ساخت مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ تنها نماد فعالیت او در سالهای اخیر است. البته میرحسین در طول این سالها بیشتر به نقاشی روی آورد و چندین نمایشگاه نقاشی انفرادی و جمعی را برپا نمود. ۲فرزند نتیجه زندگی مشترک میرحسین موسوی با زهرا رهنورد است. مسئولیت‌های اجرایی :۱- عضو شورای انقلاب اسلامی ۱۳۵۹-۱۳۵۸ ۲-عضو شورای مرکز ی حزب جمهوری اسلامی ۱۳۶۱-۱۳۵۷ ۳- رییس دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی ۱۳۶۰-۱۳۵۸ (برگرفته از سایت مهندس موسویhttp://mirhussein.com) ۴- قائم مقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی ۱۳۶۰-۱۳۵۸ ۵- سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۶۰-۱۳۵۸ ۶- وزیر امور خارجه ۱۳۶۱-۱۳۶۰ ۷- نخست وزیر ۱۳۶۸-۱۳۶۰ ۸- رییس ستاد انقلاب فرهنگی ۱۳۶۰ ۹- رییس شورای اقتصاد ۱۳۶۸-۱۳۶۰ ۱۰- رییس بنیاد مستضعفان ۱۳۶۸-۱۳۶۰ ۱۱- رییس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح ۱۲- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه دارد-۱۳۶۸ ۱۳- عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی ادامه دارد-۱۳۷۵ ۱۴- مشاور سیاسی رییس جمهور ۱۳۷۶-۱۳۶۸ ۱۵- مشاور عالی رییس جمهور ۱۳۸۴-۱۳۷۶ ۱۶- رییس شورای هنر - ادامه دارد-۱۳۷۸ ۱۷- رییس فرهنگستان هنر - ادامه دارد-۱۳۷۸ فعالیت های دانشگاهی:موسوی در دانشگاه تربیت مدرس دروسی چون مسائل ایران و ریشه‌های انقلاب را تدریس کرده و در دیگر دانشگاه ها نیز به شکل پراکنده تدریس هایی داشته است. از جمله تدریس تاریخ تمدن و فرهنگ و معماری در دانشگاه ملی در سالهای ۱۳۵۷-۱۳۵۴/ او در این سالها رساله های بسیاری را راهنمایی کرده که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد: ۱-مقایسة آرای سیدقطب و دکتر شریعتی استاد راهنما-کارشناسی ارشد ۲- مقایسة آرای امام خمینی(ره) و آیت‌ا… نائینی استاد راهنما-کارشناسی ارشد ۳-استراتژی امنیت ملی استـاد مشاور-دوره دکتـری ۴-کاریزما در مدیریت استـاد مشاور-دوره دکتـری ۵-چالش‌های مردم‌سالاری در ایران استاد راهنما-کارشناسی ارشد ۶-نفت و سیاست خارجی در دوران پهلوی۲ استاد راهنما-کارشناسی ارشد ۷-نفت و سیاست خارجی در دهه اول انقلاب استـاد راهنما-دورة دکتـری ۸- چرایی به قدرت رسیدن دولت مطلقه نوگرا در ایران استـاد راهنما-دورة دکتـری ۹- امنیت ایران در عصر جهانی شدن،چالش‌ها و سیاستها استـاد مشاور-دورة دکتـری ۱۰- توسعة مرکز شهر اردبیل استاد راهنما-کارشناسی ارشد ۱۱- طرح دانشگاه هنر اسلامی تبریز استاد راهنما-کارشناسی‌ارشد ۱۲- دولت رانتیر و جامعه مدنی در ایران (۱۳۷۶-۱۳۵۷) استاد راهنما-کارشناسی‌ارشد ۱۳-تأثیر ایدئولوژی سیاسی بر رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آفریقای جنوبی استـاد مشـاور-دورة دکتـری ۱۴- الگوی مدیریت تکنوکراتیک و تأثیر آن بر موقعیت طبقة متوسط جدید ایران استاد مشاور- کارشناسی ارشد ۱۵- بستـرهای همکـاری و رقابـت روسـیه و ایالات متحده در آسیای مرکزی استاد راهنما-کارشناسی ارشد کتاب ها و تالیفات:موسوی که در سالهای ۵۸ تا ۶۰ سرمقاله های روزنامه جمهوری اسلامی را می نوشت، آثار مکتوب بسیاری در حوزه فرهنگ و سیاست دارد، از جمله « فرهنگ و واژگان علوم سیاسی در اسلام » انتشارات قلم ۱۳۵۶، «تحلیلی بر دو مفهوم قرآنی» انتشارات قلم ۱۳۵۶، « پنج گفتار دربارة انقلاب و جامعه» تألیف دفتر نشر فرهنگ اسلامی۱۳۷۷-۱۳۷۵
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Hamidoo