آن دم که سخن از بهبودوضعیت اقتصادی کردی.همان دم که از دولت فرهنگی و فرهنگ غیر دولتی سخن به میان آوردی.روزگاری نه سرخوش و سر مست از حمایت رجل و نا رجل سیاسی و به منظور خاص خودت(مردم) آمدی. وسکوت ۲۰ساله را شکاندی.ساعت هایی که کتابهای مورد علاقه و برگزیده ات را گفتی و ما در به در گشتیم و تک تک شان را دست و پا شکسته جور کردیمو خواندیم.دقیقه هایی که بحث گردش آزاد اطلاعات را کردی.ار همان دمبود که قلوب ما مغلوب تو شد.ملول خسته از هرچه که گذشته بغض را فرودادیم و برایت و در حمایتت با نگ بر آوردیم.روزی که استادیم آزادی پر بود از رنگ های بهشتی و پرستوهایی که به استقبال مهاجرتآمده بودند.مهاجرت از خود ازاد>مقبول>و با ایمان.
روزی که خانه والیبال جای سوزن انداختن نبودو اولین جمله ات مرام و معرفت یک انسان را به جا آوردی و از کمبود فضا و