تا روشنایی بنویس.

۲ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

چرا جشن ده کیلومتری مخالف مبنای فکری علی (ع) است.

از سه هفته پیش از عید غدیر خم 1401 شهرداری تهران با همکاری سازمان صدا وسیما، بسیج و جمعی از ارگان ها و نهادهای دولتی اقدام به تبلیغ جهت حضور حداکثری در جشن عید غدیر خم با عنوان "مهمونی ده کیلومتری" کرده اند. در جزییات این طرح که یک هفته قبل از عید قربان اعلام شد، مشخص شده است که مسیر چهارراه ولیعصر تا پل پارک وی در خیابان ولیعصر تهران از ساعت 18 لغایت 22 روز دوشنبه 27 تیر ماه 1401 مسدود و در این مسیر 600 ایستگاه صلواتی (موکب) به همراه 150 گروه سرود، 40 زمین بازی کودکان 110 هزار اسباب بازی توزیع و دو میلیون وعده غذایی توزیع خواهد شد. گذشته از بار مالی وحشتناک این قبیل مراسم  در اعیاد که خروجی فرهنگی آن هم قابل اندازه گیری نیست. چند اشکال ماهوی در این طرح و طرح هایی از این  قبل وجود دارد که  کلیت این اقدام را با هدف صاحب و طلایه دار غدیر (علی علیه السلام) زیر سوال می برد، که مختصراً در این جا به چند مور آن اشاره خواهم کرد:

جزییات جشن

  •  نخسن آنکه  به گفته مرکز آمار جمعیت کشور ایران حدود 84 میلیون نفر است که 99.5 درصد آن  مسلمان است. در این بین  حدود 5-10 درصد اهل تسنن وجود دارد. بعبارتی اگر ما  عدد میانی بازه را در نظر بگیریم با آن نیم درصد غیر مسلمان  حدودا  7-8 درصد جمعیت  ایران که علی قریب 7-8 میلیون نفر است را غیر مسلمان یا سلمان اهل تسنن تشکیل میدهد که جشن غدیر را به رسمیت نشناخته یا  دستکم جشن مذهبی شان نیست.  حال هزینه کرد عمومی از  بودجه  عمومی (بیت المال) برای جشنی که اعتقاداً مربوط به شیعیان است  درست  نیست .  برای درک  بزرگی جمعیت  غیر مسلمانان  و  اهل تسنن ایران کافی است  بدانید جمعیت  کل استان  خراسان رضوی 6.5 میلیون نفر است. پس برگزاری جشنی به اسم علی (ع) که روشن ماندن شمع از بودجه بیت المال را  برای صحبت  شخصی‌اش روا نمیداشت صحیح است؟

  •  در زمینه عدالت اجتماعی و در برنامه چهارم توسعه مقرر گردید دسترسی تمامی روستاها به آب آشامیدنی و برق الزامی است. فقط در دولت دوازدهم  گفته شد 625 روستا از نعمت برق برخوردار شده اند. گزارشات عدم دسترسی به آب اشامیدنی سالم نیز به جز استان های شمالی در تمامی استانهای کشور وجود دارد. با ذکر این تفاسیر برگزاری یک جشن با توزیع حدود دو میلیون پرس غذا در حالی در سایر شهرها، شهرستانها، دهستان ها و روستاهای ایران اقدامات  مشابهی صورت نمیگیرد. چقدر با  عدالت علی (ع) سازگار و  نزدیک به فلسفه حکمرانی  اوست؟ از نظر شما اولویت  صرف بودجه با کدامیک است؟
  • در خرداد ماه  سال  1401 سرور شهرداری تهران که مملو از اطلاعات شخصی، هویتی و ملکی شهروندان  تهرانی بود به دست  هکر های خارجی از دسترس خارج  و با گذشت بیش از یک ماه هنوز خدمات سایت به شکل اولیه در نیامده است. امکان ثبت درخواست  اینترنتی در سامانه 137 یا  پایان کار و جواز های ساخت و ... هنوز محیا نشده است. در چنین شرایطی که کار عموم شهروندان، معیشت و  حیات شهری شان با این سایت گره خورده و از ترددشان در شهر یا پرداخت عوارض و دریافت جواز وابسته به این سایت است صرف هزینه های گزاف جهت برپایی جشنی با این  وسعت توسط شهرداری تهران چقدر با دیدگاه علی (ع) سازگار است. در مدت مشابه  دوستی را دیدم که  به دنبال دریافت وام  مسکن و تسویه دیون خود بواسطه خرید منزل بود که به دلیل خرابی سایت و عدم امکان ثبت درخواست معطل مانده و چه استرس ها و  ملامت هایی که در این مدت نکشتید.

  •  اگر فرض را بر آن بگیریم  که بستن  10 کیلومتر از یک شریان اصلی تهران برای 4-5 ساعت و  ایجاد ترافیک در مبادی منتهی به این خیابان در روز تعطیل حق طبیعی عمده جمعیت شیعه ساکن یا مقیم تهران است. پس باید برای سایر اقلیت ها و قومیت ها هم فرصتی مقتضی در نظر گرفته شود تا در مراسمات مذهبی یا آیینی خود گوشه ای از این شهر را (به نسبت فراورانی خود) با درج مجوز بدون تبعیض اشغال کنند و به جشن خود بپردازند. در حالی است که تا آنجا که این حقیر مطلع است جشن ساکنین باستانی ایران زمین (زرتشتیان) یا ارامنه فقط در محیط های خصوصی  مانند باغ های زرتشتیان یا محوطه آرارات برگزار میگردد. جشن های اهل سنت هم به شکل علنی و عمومی اجازه برگزاری ندارند. چه بسا در خلال این جشن ها دسترسی به بیمارستان ها، مراکز درمانی، ایستگاه های اورژانس و آتش نشانی مختل میگردد که خود دین و حقی بر گردن  تمامی شهروندان  فارغ از دین و آیین شان می باشد.
  • دست آخر اینکه بر مبنای تعالیم و تاریخ اسلام علی (ع) با وجود واقعه تاریخی غدیر خم  حدود بیست و پنج سال  بعد از رحلت  پیامبر اعظم به دور از قدرت و  حاکمیت بود. و  فقط وقتی توانست  به این  کنسب دست پیدا کند که مقبولیت عمومی مردم  او را  به مسند قدرت و خلافت نشاند. اگر امیر المومنین علی (ع) در خصوص مسئله مهمی چون خلافت  با وجود شواهدی چون  غدیر بعد از رحلت  سکوت کرد و همه چیز را  تابع رای و نظر عموم دانست چطور ممکن است  سرور و شادی این مراسم  جشنی را  گرفت  که نظر عموم مردم در ان لحاظ نشده باشد؟ یعنی دست کم بیشی از نیمی از جمعیت  شهر تهران تاییدش نکرده باشند. این  جمله به منزله عدم تایید هم نیست  اساساً چون هیچ همه پرسی آزاد و  یا تضارب آرایی در خصوص چنین مراسمی برگزار نمیشود.در خصوص درست یا غلط بودنش همیشه  ابهام و  شک وجود دارد.

مشکلات دیگری از این دست مثل محاسبه تقریبی هزینه های جشن شامل دومیلیون وعده غذایی و  چند صد هزار اسباب بازی و هزینه  گروه های سرگرم کننده ، هزینه های لجستیک و هزینه های نهاد انرژی و  وقت  که بواسطه  این مراسم  صرف میشود نیز قابل اندازه گیری است  که در فرصت این  چند سطور نمی گنجند . ولی امیدوارم  دوستان دیگری نیز در صورت  موافقت  در خصوص مسائل دقیق شوند و از مسئولین  مربوطه در خصوص این قبیل مراسمات سوال بپرسند.

التماس تفکر

 

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱
Hamidoo

آیا عشق مُرده است؟

یک جدولی دارم، ماتریس دست نویس کاغذی است که هر 5 سال یکبار می آیم حال احوال خودم را بررسی میکنم. خب میدانی آدمی هر روزش هزار جور قر و فر دارد یک وقت حالش خراب است یک وقت غمگین است یک وقت شاد است و نمیداد دارد چه میکند. یک وقتی الکی خوش است و یک وقتی سطح انرژی اش عین شوکر 500 ژول بیمارستان دمی قلبش را به تپش میاندازد اما باز می افتد.برای من که از 14 سالگی احوالم را ثبت کرده ام غم زیاد بوده است. شادی هم کم نبوده. اما نمیتوانم رویه (Trend) معنا داری بین نوشته ها و غم شادی ها پیدا کنم. چه بسا غم هایم خیلی هم بیشتر بوده ولی خیلی هاشان فیک بوده. فاز غم برداشته بودم. اما در بُعد عاطفی ام رفتار کم افت و خیز تری طی کرده ام. من غیر از دوران کابوس وار کوتاهی در بقیه ایام عاشق بوده ام. عاشق زندگی کردن معاشرت، خندیدن و خنداندن. گاهی یبث بازی از خودم درآورده ام اما رویه ام در بلند مدت ثابت با شیب ملایم رو به بالا بوده است. به خواسته هایم با تاخیر چند ساله رسیده ام. فرصت سوزی و گندکاری زیاد داشته ام. بخاطر اینکه هنوز شوق زندگی دارم از خودم راضی ام. من هنوز نا امید نشده ام. هنوز نپذیرفتم برای کارهایی دیگر دیر شده. و از همه مهم ترعمیقاً باور دارم که زندگی همین است. عمیقا باور دارم قرار نیست جایی را پاره کنم. جماعتی را غافل گیر یا مجذوب کنم. بقول وودی آلن که خلاقیتش را حتی در هشتاد سالگی حفظ کرده بنظرم زندگی سرشار از اندوه است.

برای من که از همان چهارده سالگی با جمع کردن عکس های آدامس love is..دنبال تعریفی از عشق بوده ام. بنظرم عشق یعنی خواستن  رسیدن و نرسیدنش، گاهی دست ما نیست. حتی گاهی به شدت  دروغین است. عشق نیست ولی چیزی هست که نمیخواهیم برایش بیخیال شویم. اگر نرسیدی ناامید نباش و اگ ررسیدی قدردان باش و  ادامه بده. عین تیم های فوتبال که ممکن است سالها در انتظار قهرمانی یا جام باشند ولی بهش نرسند. از طرفی نباید کنار هم بکشند. قهرمانی وقتی زیباست که رقابتی وسط باشد. امید و تلاش و معجزه ای و دست آخرش بفهمی همه اینها با همه غم و شادی اش بازی یا دروغ بوده است.

در اینکه توانسته ام منظورم را درست منتقل کنم شک دارم. اما من هنوز هم فکر میکنم عاشقیت نمرده است. اگر بگوییم وجود نداشته قابل پذیرش تر است. اما او که پذیرفته هست نتوانسته بهانه یا دروغ خلاقانه ای برای خودش دست و پا کند.

۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
Hamidoo