سوم دسامبر به تصویب سازمان ملل متحد روز جهانی افراد دارای معلولیت International Day of Persons with Disabilities (IDPD) است. فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی واژه توان‌یاب را به جای معادل عربی معلول انتخاب کرده است. توان‌یاب غیر از آنکه عربی نیست بار منفی کمتری هم برای بیان دارد. از طرفی در انگلیسی روزمره هم واژگان بیشتری برای بیان نوع محدودیت های جسمی،حرکتی و حتی ذهنی بکار برده میشود. همه این کارها برای آن دسته از عزیزان و شهروندان دارای محدودیت های خاص خوب و کمک کننده است. اما آنچه تجربه مشاهده‌گری من در فقط شهر تهران نشان داده اولویت استفاده از توان‌یاب به جای معلول در قعر فهرست خواسته های این گروه از جامعه هم نیست. آنچه که یک کم توان یا دارای محدودیت جسمی یا ذهنی نیاز دارد چیزی ورای هرم نیازهای مازلو نیست. با این تبصره که دیگر پاسخ به هر سطح هرم ذهنی برای آنان اندکی متفاوت تر است. بعنوان مثال یک توان‌یاب نخاعی نیاز دارد تا جهت انتقال از مبدا و مقصد تا درب خودرو یک وسیله یا کمک داشته باشد. همچنین طراحی سیستم حرکت و ترمز خودروی او باید متفاوت باشد. به عبارت دیگر یک توان یاب برای رفتن به محل کار یا قرار ملاقات مانند بقیه افراد ممکن است از خودرو شخصی استفاده کند ولی خودرو و نحوه سوار و پیاده شدن او از خودرو  با افراد بدون معلولیت متفاوت است. یک توان یاب حرکتی برای تردد در سطح شهر از معابر همومی استفاده میکند. ولی ممکن است برای این کار از صندلی چرخدار،واکر یا عصا و... کمک بگیرد. به همین دلیل شهرداری ها و ارگان های متولی شهرسازی ار ابتدای قرن بیستم به این طرف تدابیری برای ایجاد،توسعه و بهسازی معابر برای معلولین کرد اند. بعنوان مثال معاونت شهرسازی و معماری شهرداری با مساعدت سازمان نظام مهندسی ضوابطی جهت  بکارگیری حداقل امکانات برای معلولین در ساختمان های در دست ساخت  در نظر گرفته است.اما همانطور که اشاره شد این موارد فقط برای فضای مشاعات ساختمان است. در شهر و معابر خارجی قضیه به کلی فرق دارد. تا جایی که حتی سالمندان بدون معلولیت و اطفال و حتی زنان و مردان جامعه را در معرض خطر قرار داده است.  ایت مشکل اولین بار در پاریس و نیویورک در اوایل قرن 20 مطرح شد.

نمایی از خیابانی در پاریس در اوایل قرن 20 و ابتدای قرن 21 میلادی

تا جایی که مدیران شهری بری حل مشکل شروع به ساخت سطحی برای رفع مشکل تحت عنوان تراز صفر شهری انتخاب کرده است. تراز صفر شهری برای هر سطح از شهر تراز به عنوان مبنا انتخاب میکند و براساس آن ارتفاع،خیابان ها، پی ریزی ساختمان ها،دریچه های فاضلای و مسیرهای جمع آوری اب سطحی طراحی میشود. برای مثال در شهرها نیویورک سه سطح تراز تعریف شده یا یا هر ناحیه پاریس دارای سطح تراز مشخص است. نتیجه سطح تراز شهری این است که پایده رو ها و مسیر های تقاطع به ارتفاع و انقطاع مشخصی از یکدیگر دارند. جوری که وقتی در پیاده رو حرکت میکنید هیچ تغییر ناگهانی در ارتفاع مشاهده نخواهید کرد. این موضوع غیر از زیبایی بصری برای شهر امنیت زیادی برای افراد دارای معلولیت ،روشندلان و سالمندان ایجاد میکند. چرا که سهولت راه رفتن در مسیر های پیاده را دوچندان میکند. استفاده از بتن مسلح و مسطح به جای کاشی یا آسفالت، طراحی شیب مناسب کانالهای آبهای سطحی و یکپارچگی شهری و  بزرگتر بنظر رسیدن معابر از دیگر دستاوردهای پیگیری و اجرای تراز صفر شهری است. در شهر هران نیز در دوره ای اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه 90 خورشیدی با تسطیح و یکسان سازی پیاده روی خ ولیعصر سعی در اجرای این طرح شد که موفق هم بود. اما استفاده از مصالح نامرغب و عدم پیگیری و ترمیم شهرداری مناطق باعث از بین رفتن بخشی از میراث تراز شهری تهران شده است.

نمونه ای از بکارگیری تراز شهری در اوبظبی امارات

با توجه به اطلاع رسانی شهرداری تهران مبنی بر بهسازی معابر برای معلولین بنظر طرحی که در این روز بیش از هرچیزی به نفع معلولین خواهد بود ایجاد تراز شهری برای شهر تهران است.