شب دهم - پدرم و پسر - Çağan Irmak امتیاز 7.5/10
سعی کردم فیلم را بدون پیش فرض ببینم. از سینمای ترکیه فقط Nuri Bilge Ceylan را میشناختم و تصورم از آن سینما غیر از او چیزی در حد سریالهای ضعیف یا قصه های پر ماجرای باور ناپذیر (مشابه کلید اسرار) بود. اما این فیلم با یک سکانس عاشقانه دلپذیر شروع شد و با یک سکانس بهت آور ادامه پیدا کرد. زنی باردار درست در شب یک کودتای نظامی دردش میگیرد و نیاز به وضع حمل پیدا میکند. همسر روزنامه نگار چپ گرایش که مقاله های انتقادی برای روزنامه مینویسد. هیچ وسیله یا آدمی برای کمک پیدا نمیکند. مجبور میشود تنها و در کنار ساحل بوسفور استانبول بچه اش را دنیا بیاورد. زنش به خاطر خونریزی زیاد از دنیا میرود و سکانس سوم با صحنه خون آلود مردی شروع میشود که بچه ای را در آغوش گرفته و دورتر پیکر زن بیجانش هنوز روی چمنهاست. کامیونی نظامی ترمز میزند، یونیفرم پوشی با تفنگ بیرون می اید که اینجا چه غلطی میکنی؟ مرد توضیح میدهد که زنش مرده ولی بچه اش زنده است. اینها با شوک و خشم عجیبی از کودتا میگوید.
طبیعی است با چنین شروعی دیگر دلت نمی آید فیلم را کنار بگذاری و ادامه میدهی.مرد از همان ابتدای تولد فرزند دستگیر میشود و تا 5-6 سال زندان میماند و موقع رهایی بچه اش دیگر بزرگ شده و توسط دایه نگهداری میشود .پسرک از مادرهایی که شیر داشته شده اند و به ترحم شیر گرفته است شیرو بزرگ شده. دوتا دندان شیری اش افناده و آماده رفتن به کلاس اول است. درست ابتدای خط تعلم و رشد. کتاب خواندن را پدرش یادش داده و عجیب شیفته کمیک های مصور است.
پدرم و پسرم آن ته رنگ شرقی اش را حفظ کرده ولی با خلاقیت و یازیگوشی فانتزی هم وارد فیلم کرده. پسر بچه کتاب های مصور و تخیلی زیاد یمیخواند و صحنه هایی که پیش خودش متصور است را کارگردان به همان منوال و مشابه تصورش از آن فانتزی ساخته . حتی نریشن هایی با صدای خود کودک خوانده میشود که به راحتی باور پذیر است.. مثلا کودک در استانبول مرد اسب سوار ندیده و وقتی برای اولین بار در روستا پدر بزرگش را سوار بر اسب می بیند . او را در هیبت زورو سوار بر اسب تلقی میکند. حتی به او را در اولین کلام قهرمان میگویدخطاب میکند.
پدر بزرگ دوست داشته است پدر زراعت بخواند و به آبادی برگردد و در اداره زمین و کشاورزی کمک حالش باشد. دوست داشته پسرش با دختری که معشوقه دوران جوانی اش بوده ازدواج کند اما پدر حرف پدر بزرگ را گوش نکرده و راهی شهر شده برای خواندن روزنامه نگاری، بعد وارد جریانات سیاسی شده و سر مقاله های ضد حکومتی نوشته و .... پدر دوست دارد پسرش سر پناه امنی داشته باشد. دوست دارد جایی به مفهوم واقعی خانه را تجربه کند.و مثل بچه های برادرش درست بزرگ شود و بچگی کند. دوست دارد پسرش قوی و مستقل بار بیایید. این پیرنگ با کارکرد بر روی تفاوت های شخصیتی و مسائل سیاسی روز ترکیه همان قصه ای را ساخته که شاید از منظر بین المللی خیلی مورد استقبال واقع نشده باشد . اما پربیننده ترین فیلم تاریخ سینمای ترکیه را رقم زده. ملودرام عاطفی برای درک روابط خانوادگی همان چیزی است که در سینمای ایران هم بسیار دیده ایم.
در سینمای خودمان سر سگ بزنی پنج تا ملودرام میریند. این است که شاید این فیلم خیلی به چشم و ذائقه ما خوش نیایید اما فیلم خوب و موفقی است.
حالا اگر کسی ازم در مورد سینمای ترکیه بپرسد. مثل آن چند روز دلپذیر که با گارسون رستورانی که دانشجوی سینما بود در مورد سینمای ترکیه حرف میزدیم من اسم دو کارگردان را میتوانم نام ببرم که فیلمشان را و نگاهشان را به زندگی دوست دارم.
#cegan_irmak
سلام
امروز عصر تماشا کردمش . دوست داشتم فیلم رو . اتفاق های این چند ساله که برایم افتاده بود باعث همذات پنداری زیادی در من شد و احساساتی ام کرد . بازی ها را دوست داشتم .