1- اینکه مردم تهران از شورای شهر دمبل و زورخانه ای خسته اند. حوصله سردارهای بازنشسته را ندارند و دلشان از حادثه پلاسکو پر است.
2- تجربه فهرست انتخابات مجلس نهم و فهرست سی نفره تهران نشان داده بود مردم حداقل تازمانی که اصلاح طلبان ظواهر را رعایت میکنند و مردم به آنها اعتماد دارند جواب میدهد.
3- اصولگرایان و نیروهای با سابقه راهکاری برای حفظ و بقای خود ندارند و نتوانستند ارائه کنند.
4- سید محمد خاتمی دو پیغام در بایکوت رسانه های حاکمیتی در خصوص لزوم شرکت در انتخابات و در اینستاگرام و یوتیوب منتشر کرد و اینهمه رای به نفع اصلاح طلبان به صندوق ریخته شد. این موضوع نشان می دهد حصر خاتمی و یا حتی موسوی و کروبی باعث تقویت جایگاه مردمی شان شده است.
5- فرجام راه بحران اصلاح طلبی و فتح یک به یک محل های قدرت و تصمیم گیری به کجا میرسد؟ آیا اصلاح طلبان میتوانند در شورای نگهبان ،صدا و سیما ،سپاه پاسداران، قوه قضائیه و سایر نهادهایی که با رای مستقیم مردم انتخاب نمیشوند هم نفوذ کنند و صاحب تصمیم و قدرت شوند؟
6- چقدر احتمال اصلاح طلبی زدگی ممکن است در مردم بالا رود و آیا حکومت های ائتلافی بهتر از یک صدایی نیست؟
7- آیا دولت دوازدهم دولتی مشابه دولتهای قبلی است ؟آیا عمق نفوذ و فشار برای امتیاز گیری به واسطه و با مطالبه آرا ریخته شده در صندوق بیشتر نخواهد بود؟
این هفت سوال عمیقا این روزها برایم مطرح است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.