همیشه سعدی را آینه تمام نمای فرهنگ و اخلاق پارسی دانستم.استاد سخن که ارباب جریده را به راستی به تریج قبای او دوخته اند.
همین سعدی علیه و رحمه یا به تعبیر این روزها مستر سعدی گفته است.بارها و بارها به انواع و اقسام حالات گفته است.در حین دروس اخلاقی و حیثیتی که بیان کرده،در ذیل حکایت هایش و در خلال شعرهایش گفته است.
کهتری را که مهتری یابد،هم بدان دید کهتری منگر.
لب کلام این که آقا جان ، وقتی کسی می تواند و به مقام و درجه ای می رسد.بزرگی اش را بپذیر و به جای آنکه ابتدا مثل کودکان دوساله اول به انکار کردن بزرگی موفقیتش بپردازی و بعد که دیدی انکار کردنش بی فایده است،به مبارزه منفی رو بیاوری و سعی در مخدوش کردن خود یا فعالیت طرف مقابل کنی. بیا و مرد باش و به خط سیرش را نگاه کن و طرز رفتارش را ببین که چه کرده است .چه شد که این شد. یا به قول دبیر عربی نمیدانم کدام سال دانش آموزی ببین چی شد "پس شد آنچه شد"؟
این روزها خبر موفقیت اصغر فرهادی را توی اس ام اس ساعت 7.30 صبح دوستی دریافت کردم. توی اتاقی انفرادی گونه ولی چشم و گوش و موش دار. خسته از رخوت روزمره سربازی و ترس از اینکه مبادا بفهمند گوشی با خودم آوردم.اما همین که فهمیدم فرهادی آن کره طلایی پرزرق و برق را از آن خودش کرده خیلی خیلی خوشحال شدم. این پست را به افتخار خودش و همه دیدگاه مثبتی که از ایرانیان به جهانیان نشان داده است،می نویسم.