وقتی سرخ پوست ها میخوان
بابت شعرها و داستاها و فیلم هام ازم تشکر کنن
بیشتر بهم پتوی پندلتون هدیه میدن
فک کنم یه بیست و پنج تایی ازش داشته باشم
یه ده ، دوازده تاشو کار زدم
واسه کسی که میون سرخپوستها بزرگ شده
این چیزا خیلی عجیب و غریب نیست.
جالب تر اینکه من هیچوقت پتویی رو بدون کثیف و بدون روکش ندیدم
چون که مادرم فکر میکرد پتوها، هدیه ای از جانب خداوند.
شرمن الکسی
اگر ترجمه اش دست و پا شکسته است بر من ببخشایید ، تازه کارم دیگه