همه چیز درست مثل یک خواب بود.با این تفاوت که هرچه بالا و پایین و چپ و راستش می کردم گندش در نمی آمد.همه چیز درست درست بود.از بلوار هالیوود تا خود کوچه پس کوچه های وست وود هیل پر بود از پارچه های رنگارنگ.وسط نخل های توی بلوار روی تیرهای برق و... روی یک پارچه 4 و5 متری خیلی خوش خط  نوشته شده بود.حاج برد آقای پیت و حاجیه خانم جولی. قدوم مبارک شما را که متبرک است به خاک بقیع و حرم رسول را ارج نهاده و قبولی طاعات و عبادات شما را از درگاه صاحب خانه اش مسالت می طلبیم.و بعد با خطی ریز تر گوشه ی سمت چپ نوشته شده بود از طرف تیم برتون.تارانتینو . استیون اسپیربگ دیود فینچر یوگی و دوستان.آن طرف تر پارچه ای شابلون کاری شده با عکس کلوز آپ برد پیت و آنجلینا جولی با لباس احرام گرفته شده بود.که بنا به پاره ای از مسائل که اینجا آزادی بیان .مطبوعات و شاید یک چیزی تو همین مایه ها گفته می شود.عکس آنجلینا و آن قسمت از بدن برد پیت که پوشیده نبود سانسور نشده بود.تقریبا وسط راه  ایستاده ام و فقط فقط  نگاه می کنم.توی کوچه ی منتهی به خانه ی پیت ها تا چشم کار می کرد.قصاب هایی بودند که گوسفند گاو یا در جاهای مهم تر مثل سر بلوار شتر را آماده قربانی می کردند.تا جلوی برد پیت و آنجلینا جولی یا بهتر است بگوییم حاج آقا و حاج خانم قربانی کنند.محو تماشای ریسه کشی ها و پارچه های تزیینی شده ام.  همه چیز برایم توی تمام سال هایی که اینجایم کاملا تازگی دارد.دود اسفند نمی گذارد چشم چشم را ببیند.ماشین را گوشه ا ی پارک میکنم و پیاده سمت ابتدای بلوار می روم تا همه چیز را بهتر ببینم.قصاب های اول بلوار دست به کار شدند و گوساله ای را که به چهار میخ کشیده بودند.خلاصش می کنند.و خون فواره میزند.تمامی عکاسان و خبرگزاری ها دوربینشان را از روی صحته کنار می کشند و به دلیل خشن بودن و +18 سال بودن صحنه صحنه هایی از ستاره هایی مثل پنه لوپه کروز.نیکول کیدمن.آدریان برودی که در جمعیت همراه کننده بودند زوم می کنند.به جز یک خبرگزاری که یک کشور در حال توسعه که ککش هم نمی گزید.کلا این خبرگزاری از بدو حضورش با پخش صحنه هایی از کشتار های مردم عراق و فلسطین.دستگیری اراذل و اوباش به دست خدمه جان بر کف نیروی انتظامی اعدام زنده و مستقیم صدام حسین  به همراه گزارش و..... اعلام کرده بودکه ببیندگان ما بچه سوسول و مزلف نیستند .اصلا با این صحنه ها هم ذات پنداری شدیدی در حد تیم ملی انجام می دهند.و در حاشیه گفته بود که توی گوشی آنچنانی هر کدام از  بینندگان ما یک دنیا کلیپ کالبد شکافی است. توی پیاده رو جمعیت مشتاق همه گی از آنجا که بیش از حد با آداب همراهی حاجی آشنایی داشتند.کف و سوت میزدند . عده ای هم به شیوه مرسوم در ورزشگاه های فوتبال دست می زدند.نیروهای ضد شورش و ضد عملیات تروریستی ضد تجمعات خیابانی و ضد آسیب های سخت افزاری و نرم افزاری و چند تا دیگر به شدت نظم مراسم را کنترل می کردند.آنقدر همه چیز تازگی دارد که اصلا قیافه برد پیت و آنجلینا هم یادم رفته بود.پیت کلاه سفیدی را به شیوه ای  ناخداهی لنج های سواحل دریای عمان سرش کرده بود و حاج خانم هم سرتا پا سپید پوشیده بودبا چار قدی که شبیه چارقد مجری های زن  همان شیکه خبری فوق الذکر بود .توی شلوغی مراسم یک لحظه مادر آنجلینا صمیمیت بیشتری از دست دادن های رسمی انجام دهد هر دو را بغل می زندو ماچ عظیمی از پیشانی هردو بر می دارد.ایندفعه تمامی گزارشگران و دوربین های تلویزیونی روی صحنه زوم 8000x  می کنند.خبرگزاری فوق الذکر که کارگردان تلویزیونی اش ترجیح می دهد.صحنه هایی از گل های لاله عباسی و گنجشک های با صفای بلوار شکار کند.هنوز هم نمی توانم همه چیز را قبول کنم اصلا باورم نمی شود.هنوز فکر می کنم که خوابم و اینجا امریکا نیست.مراسم همراهی تمام می شودو جمعیت برای ولیمه حاجی به بزرگ ترین و مجهز ترین رستورا ن هالیوود دعوت می شوند.همه ی جماعت حاضر اعم از پیت آبادی ها ی مقیم مر کز.جولیستانی های حوزه مرکز.برو بچه های بلوار و وست وود هیل خبر نگاران رسانها ی جمعی  از بازیگران و کارگردان های سرشاس هالیوود به سمت رستوران حرکت می کنند. تا به گور کبابهای که بنا به تحزیم های مختلف کشور سازنده  از طریق واسطه و به قیمتی چندبربار قیمت اصلی خریداری شده بیزند.و نوشیدنی های پپسی خنک را می نوشند وتا پاسی از شب به سلامتی حاج آقا و حاج خانم آروغ می بنند..فردای آن روز اول وقت از توی اینترنت روزنامه های کشورهای مسلمان را دنبال می کنم توی اکثرشان تیتری بزرگ با این مضمون نوشته شده بود.برد پیت و آنجلینا جولی  به آغوش باز اسلام گرودیدندو از هر آنچه  شرک است و غیر اوست روی برگردانند. 87.2.14 -تهران